جدول جو
جدول جو

معنی تشی گز - جستجوی لغت در جدول جو

تشی گز
گیاهی است با ساقه های بالارونده و دارای برگ پهن شبیه گل شیپوری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ رَ / رِ گَ)
در مازندران حشره ای است شبیه به مورچه با شکمی دراز و چوب خوار و گزیدگی آن آماس آرد و تا قریب یکماه بپاید و آزار دهد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(دُ گَ)
دهی از دهستان بردخون بخش خورموج شهرستان بوشهر با 135 تن سکنه. آب آن از چاه و راه آن اتومبیلرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
چادر مخطط به خطوط سرخ بافتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برد مخطط به خطوط قرمز بافتن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
گونه ای کنه که خصوصا در قهوه خانه های بین شهرستانها و مسافر خانه ها و اماکن عمومی موجود و خطرناک است و به وسیله گزش خود انگل نوعی تب راجعه را وارد بدن انسان می کند غریب گز
فرهنگ لغت هوشیار
مال تو
فرهنگ گویش مازندرانی
زردک صحرایی، گیاهی است دارای ریشه ی غده ای
فرهنگ گویش مازندرانی
خار خارپشت، خارجوجه تیغی
فرهنگ گویش مازندرانی
ازگیاهان دارویی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی حشره از رده ی مورچگان با اندام باریک و دراز و نیش دردآور
فرهنگ گویش مازندرانی
حشره ای هم چون غریب گز که خون انسان را می مکد و فرهنگ نظام
فرهنگ گویش مازندرانی